سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سنگى که به غصب در خانه است ، در گرو ویرانى کاشانه است . [ و این گفتار از پیامبر ( ص ) روایت شده است و شگفت نیست که دو سخن همدیگر را ماند که از یک چاه کشیده است و در دو دلو ریخته . ] [نهج البلاغه]
آیین دانایان 7
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» دست نوشته ای از شهیدمرتضی آوینی

زندگی زیباست؛اما شهادت از آن زیباتر است؛سلامت تن زیباست؛اما پرنده عشق؛تن را قفسی می بیندکه درباغ نهاده باشند(1)

زندگی وسیع است؛ اما وسعت دردهای عاشورایی/ پهناورتر از آن است که دردهای کوچکِ زندگی­های پست، کاروانیان کربلایی تاریخ _ ققنوسیان آفرینش_ را به بند خویش کشد و بال­های آسمانی او را در کنج خراب آبادش محزون کند.

 

زندگی عمیق است، اما رنج/ عمقش همه­ی هستی را فتح کرده است؛ مگر نه این است که انسان را از رنج افریده اند؛ و آفرینش­های او؛ و توسعه­ی وجودی او در رنج است که ریشه می­دواند.

مگر نه این است که تولدهای انسان، قرین اشک است؛ و مویه ها و ناله ها همیشه همراه میلادهای عظیم بوده اند؟! و مگر نه این است که خنده دل را می میراند و گریه آن را صفا و جلا می بخشد؟! و مگر نه این است که حسین _ روح بهشت _ قتیل العبرات است و بهای  تولدهای انسان از خویش به ملکوت؟!

 

عجیب نیست که آدمی /در گریه بر حسین / چشم باز کند و خود را در میان یاران کربلا بیابد و خویشتن خویش را شکفته بیابد! اگر تاریخی به انتظار مانده است که نیلوفران داغدار، در منجلاب معاوضه غدیر با ثقیفه برویند و با اشک بر حسین متولد شوند؛ عجیب نخواهد بود که تن ها ویران شوند تا روح بی­قرار جا مانده از عاشورای 61 هجرت، بال پرواز به سمت کربلای تاریخ را باز کند و آهنگ پرواز بسراید.

مگر نه این است که بی داغ کربلا؛ انسان را نردبانی نیست که او را / از افسرده آباد دل مردگی و دل به دنیا سپردگی/ و قبرستان نشینی/ با انسان­هایی که بویی از حیات طیبه نبرده­اند؛/ رهایی بخشد!

پس ای کربلا؛ ای معبر سرخ منتظران جا مانده/ یک بار دیگر/ ندای «هل من ناصر» را به گوش­های ناشنوایمان برسان؛ که اگر ندای عاشورا از جانمان برون رود، در منجلاب خلق و خوی فاسد دنیا، کرم­های تن پرور و موریانه­های حریصی بیش نخواهیم­بود.

ای کربلا؛
ای تمیز دهنده­ی مسلمان نامایان از مسلمانان؛ بار دیگر به پا خیز و علمت را به دوش علمدار صبح بده تا بار دیگر صف قرآن خوانان مصحف صامت از قرآن به سینه­های قرآن ناطق از هم جدا شوند. بار دیگر به پا خیز و کاروان خویش را از تاریخ شتک زده برگیر تا «ممهدین لهم بالتمکین من قتالکم» و «اشیاع» آنها و «اتباع» آنها و «اولیاء» آنها از اصحاب الحسین کناره گیرند...


ای کربلا؛
گردن­های عهد بسته با تو، هنوز باریک­اند تا در مقتل کربلای عشق، آسان­تر بریده شوند. هنوز هم بر سر میثاق ازلی­اند تا حسین را بیشتر از سر خویش دوست داشته باشند.

کربلا... کربلا... کربلا... طاقت از کف بداده ایم... دریاب
 سید مرتضی آوینی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 7 ( یکشنبه 90/7/3 :: ساعت 7:0 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هفته ی بسیج گرامی باد
www.shayeaat.ir
چگونه گرفتار کلاهبرداران سایبری نشویم
به صورت تخصصی وبلاگنویسی کنید
مختصری از زندگانى حضرت امام صادق (علیهالسلام)
7 نفر اول جهنم را بشناسید
واکنش به انفجارهای مساجد در عربستان و کویت
تا چند روز دیگر دنیا به آخر خواهد رسید؟
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 94
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 29051
» درباره من

آیین دانایان 7

» آرشیو مطالب
تیر 91
خرداد 91
اردیبهشت 91
فروردین 91
اسفند 90
بهمن 90
دی 90
آذر 90
آبان 90
مهر 90
مرداد 90
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» طراح قالب